موج نوشت

گهگاهی موجی در درونم سر بر میاورد و بر ساحل قلم می نشیند....

گهگاهی موجی در درونم سر بر میاورد و بر ساحل قلم می نشیند....

موج نوشت

آخرالامر تو گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو باش که پر از باده کنی
|حضرت حافظ|

بیده قلوب و الابصار...

سه شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۱۴ ب.ظ

"بسم الله نور..."

می گفت: روزی محمد دچار مریضی سختی شد. آنچه مداوای معمول بود انجام دادیم، اما خوب نشد و حالت بحرانی پیدا کرد. به طوری که سرش باد کرده و بزرگ شده بود. سرانجام او را، که تقریباً در حالت اغما بود برداشتم و در حالی که فقط هشت ریال پول در جیب من بود سوار تاکسی شدم و جلوی مطب پزشک پیاده شدم. هشت ریال را به راننده تاکسی دادم. او هم خدا برکتی گفت و رفت. هنگامی که بچه را نزد دکتر بردم، گفت: مرده آورده‌ای؟! گفتم: من تکلیف داشتم بیاورم. دو ورقه دارو و آزمایش نوشت. از پله ها پایین آمدم و بچه روی دستهایم بود. لب خیابان ایستاده بودم. ناگهان ماشینی جلوی پایم ترمز کرد. راننده شیشه را پایین کشید و گفت: علی! نگاه کردم. دوستی بود که در کرج زندگی می کرد. مرا به داخل اتومبیل خواند و ما وقع را پرسید. گفتم: بچه مریض شده و این ورقه‌های آزمایش و داروست. آنها را گرفت و من دیگر متوجه چیزی نبودم، جز مستی عنایت حق. تا جایی که بچه را بستری نمود و از بیمارستان بیرون آمدیم. از او پرسیدم: امروز، وسط هفته، تو کجا و قم کجا؟ گفت: خودم هم نمی‌دانم چگونه آمدم! صبح امروز که خواستم سر کار بروم نگرانی عجیبی بر دلم سایه انداخت و لحظه به لحظه بیشتر شد. فکر کردم به تهران بیایم و به مادر و پدرم سری بزنم. و سر زدم، اما دلم آرام نشد. به قم کشیده شدم. گفتم شاید با زیارت و سر زدن به شما آرام می شوم. زیارت کردم، اما هنوز اضطراب داشتم. سرگردان توی خیابان بودم تا تو را دیدم. و الان آرام و راحتم. انگار باید اینجا می آمدم و با هم بچه را بیمارستان می بردیم.

و این جا اشک همیشه جاری‌اش می‌ریخت و می‌سوخت. و می‌گفت: آری! «بیده القلوب و الابصار»؛ دلها و چشمها به دست اوست. خدا دلهای غافل را نگران تو  می‌کند و چشمهایی را که به سویی دیگر است متوجه به تو می‌کند، تا بارت را بردارند. این خدای مهربان ماست که چنین عهده داری می کند. یاحی یا قیوم!

ص139


نظرات  (۲)

پدر بزرگ خدابیامرزم کتاب رشد استاد صفایی حائری راداشت!!!
اگر اشتباه نکنم کتاب مشهور آسمان باید خاطرات خودشان باشد!درست است؟
پاسخ:
عرض سلام و ادب.
خدا رحمتشان کند.
بله،خاطرات ایشان است  که توسط عزیز حیدری تالیف شده.
یا حی و یا قیوم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی